واکنشها به افشاگری بازیگران زنی که اسیر رباتهای مجازی شدند
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۳۷۰۷
فارس پلاس؛ واکنش کاربران - «الهام حمیدی» بازیگر سینما و تلویزیون به تازگی از تحمیل دو سکوت (حمایت از تیم فوتبال ایران در جام جهانی و عدم اجازه به شرکت در جشنواره فیلم فجر) در سال گذشته افشاگری کرده است. پیش از او «لیندا کیانی» درباره «مارپیچ سکوت» و ممانعت از بیان حقایق گفته بود. «متین ستوده» هم در پست اینستاگرامی خود به «بیکاری اجباری» در سال گذشته اعتراض کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لیندا کیانی مطرح کرده بود که «عده زیادی هستند که سازماندهی شده میان زیر پست های من و همکارانم و یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتی سعی دارن که جلوی حق گویی ماهارو بگیرن هدفشونم اینه که ما رو اسیر مارپیچ سکوت کنند.»
الهام حمیدی هم با بیان اینکه «اخیرا خیلى بحث توهین هاى کامنتى به شخصیتها تو رسانه توسط افراد مختلف مطرح شده» نوشت: « ظاهرا اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای سیل توهین تو کامنتها و دایرکت رو به همراه داره. آیا واقعا صاحب این اکانتهای توهین کننده مردم با فرهنگ ایرانىاند؟»
متین ستوده نیز با انتشار پستی در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: «دیدم بعضى از همکارهای عزیزم در رابطه با توهینهای کامنتی به شخصیتها تو فضای مجازی صحبتهایی کردن. راستش دلم خیلی گرفت شاید چون پارسال همین موقعها خیلیها سر کارشون رو میرفتن و زندگیشون بر مدار، ولی خیلیییییهای دیگه نمیتونستن حتی به سر کار رفتن فکر کنن چون مورد اهانت و فحاشی و قضاوت قرار میگرفتن.»
هر چند که این موضوع هم مورد نکوهش و انتقاد برخی از کاربران فضای مجازی قرار گرفته که چرا این افراد بعد از یکسال که مرعوب این موضوع شدند و آبها از آسیاب افتاده است، سخن میگویند و در همان زمان افشاگری نکردند؛ اما برآیند همه این موارد و فضایی که ایجاد شده بود «مارپیچ سکوت» و از دست رفتن فرصت برای کار مثبت بوده است.
نکته حائز اهمیت و کلیدی که در سخنان هر سه این بازیگران زن وجود دارد، مرعوبسازی و حمله برای ایجاد استبداد فکری است. درواقع این بازیگران در روایتی که از سال گذشته دارند مطرح میکنند که حملات متعددی که به آنان میشد فضای تیره و تار و تنگ نظرانهای را بوجود آورد که این افراد نه تنها از واهمه آن اظهار نظر نکردند بلکه نتوانستهاند کار کنند.
هر چند که این موضوع هم مورد نکوهش و انتقاد برخی از کاربران فضای مجازی قرار گرفته که چرا این افراد بعد از یکسال که مرعوب این موضوع شدند و آبها از آسیاب افتاده است، سخن میگویند و در همان زمان افشاگری نکردند؛ اما برآیند همه این موارد و فضایی که ایجاد شده بود «مارپیچ سکوت» و از دست رفتن فرصت برای کار مثبت بوده است.
فضای تنگ و تاری که همین بازیگران از آن گلایه میکنند که مانع کار و فعالیت آنان شده است و حالا سعی میکنند که آنرا بشکنند! جالب اینجاست که این سه زن بازیگر به این نتیجه رسیدهاند که ادامه این فضای تیره و تار نه تنها مانع فعالیت مقطعی بلکه بلند مدت آنان شده و نسبت به این موضوع گلهمند هستند.
این اظهارات افشاگرانه بازیگران معروف خانم باعث واکنشهای مختلفی از سوی افکارعمومی شده است که در ادامه برخی از این موارد را مشاهده میکنید.
پایان پیام/.
منبع: فارس
کلیدواژه: بازیگر زن مارپیچ سکوت الهام حمیدی لیندا کیانی متین ستوده کاربران صهیونیست بازیگر معروف حوادث سال 1401 جام جهانی مرعوب ترس واهمه مارپیچ سکوت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۳۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.